مردم گوانز: راه نداریم
مسعود يكي از اهالي گوانز در گفت و گو با خبرنگار ما بیان میکند: جاده این روستا بسیار خطرناک است، مسیر روستا از بالاي كوهي كه داراي ارتفاع زيادي است مي گذرد كه آسفالت ندارد و در ابعادی نامناسب است، به طوری که هر لحظه امکان دارد ماشینی که اهالی روستا را جابجا میکند، واژگون و به دره پرتاب شود.
وي مي گويد: راه ديگري نيز وجود دارد كه مسير كور (رودخانه) است و در فصل بارندگي آب در آن جمع مي شود و نمي توان تردد كرد و خودروها در ساير فصول به دليل شن زار بودن مسير نمي توانند تردد كنند.
به گفته وی، چهار سال است كه هفت كيلومتر راه گوانز خاكريزي شده ولي از آسفالت خبري نيست و خاكريزهايي در گوشه و كنار به چشم مي خورد. درصورتي كه هر روستايي كه 50 خانوار داشته باشد بايد از جاده آسفالته بهرمنده شوند.
چشم انتظار آب و خانه بهداشت
یکی از اهالی روستای گوانز میگوید: نبود راه مناسب از يك سو و نبود آب آشامیدنی و خانه بهداشت از سوی دیگر مردم گوانز را از زندگي نااميد كرده است.
وی می افزاید: عملیات انتقال آب توسط تانکر به شکل منظم و مرتب انجام نمیشود و هر ده روز يك تانكر به آن ها تعلق مي گيرد و راننده تانکر هم آب را عادلانه توزيع نمي كند.
وي مي گويد: بدليل دامداري نمي توانند به شهرها كوچ كنند چون سرمايه اي ندارند.
مردم گوانز به خبرنگار ما می گویند: خانه بهداشت نداریم و داروی سرماخوردگی و سردرد هم در این روستاها یافت نمیشود.
این در حالی است که روستاي گوانز سرشار از داروهاي گياهي است كه مي تواند منبع درآمد خوبي براي مردم روستا باشد، اما متأسفانه به دليل نبود راه مناسب اين فرصت از آن ها گرفته شده است.
منتظر مجوز تخصيص آب
خبرنگار ما برخوردار نبودن مردم روستاي 80 خانواري گوانز از آب آشاميدني را از مدير آب و فاضلاب روستايي ايرانشهر جويا شد که مهندس رضا كلكلي گفت: با توجه به خط لوله حوزه شهري بزمان كه از چند كيلومتري گوانز مي گذرد، اگر مسؤولان ذي صلاح استان به ما مجوز تخصيص آب براي روستاي گوانز بدهند ما اعتبار به اين روستا اختصاص می دهيم تا از نعمت آب آشاميدني سالم برخوردار شوند.
شاید فردا دیر باشد
فراموش نکنیم که این حکایت راه وآب و خانه بهداشت فقط حکایت «گوانز» نیست. بسیارند بخشها، دهستانها، روستاها و حتی شهرهایی که در کشور، مشکل آب دارند.
همانند روستاي 15 خانواري اسلام آباد كه در مسير ايرانشهر به مهرستان واقع شده، كه مردمش با كورسوي چراغ زندگي مي كنند و گرماي بالاي 40درجه را بدون وسايل سرمايشي تحمل مي كنند.
شاید فردا که همه روستاها خالی از سکنه شدند و کشاورزی و تولیدات روستایی به صفر رسید و جمعیت کلان شهرها به مرز انفجار رسید برای فکرکردن به مصایب روستاییان دیر باشد.
نظر شما